با برند های آیکونیک (برند به عنوان یک آیکون) آشنا بشیم
آیا برند کوکاکولا و یا نایکی برای شما معنای فرهنگی هم دارند ؟
چه محصولاتی وجود دارند که شما در هنگام خرید بیش از اینکه بر ویژگی های محصول تمرکز کنید بر داستان های آن برند تمرکز میکنید ؟
اگر بخواهید میان دو کفش ورزشی آدیداس و نایکی خرید کنید آیا تگ لاینِ فقط انجامش بده just do it برند نایکی بر تصمیم نهایی شما تاثیر گذار است ؟
افراد برخی اوقات نه فقط بر اساس عملکردِ یک محصول و فوایدش، بلکه بدلیل معنای فرهنگیِ آن ، خرید میکنند .
برخی از برند ها دارای یک معنای فرهنگی برای مخاطبینشان هستند و بخشی از این معنا را برند ها در زمان تنش های فرهنگی درون جامعه ساخته اند .
برند ها فقط بر مصرف کننده تاثیر نمیگذارند و میتوانند حتی تاثیر گذار بر فرهنگ باشند و تبدیل به یک نماد فرهنگی شوند مثل کوکاکولا ، نایکی ، اپل و …
ما نیاز هست موضوعات فرهنگی و ایدئولوژی های حاکم بر جامعه را بررسی و تحلیل کنیم و با استفاده از ابزار داستان گویی (story telling) بتوانیم روایت ها و افسانه هایی را برای برند بسازیم که با تناقضات فرهنگی جامعه مرتبط باشد .
برند نه تنها بر فرهنگ تاثیر گذار خواهد بود بلکه از آن نیز تاثیر میپذیرد .
وقتی یک جفت کفش نایکی میخرید، آنها را بدلیل اینکه ارزان تر هستند نمیخرید و یا به این دلیل که نمیتوانید کیفیت مشابهی را در جای دیگری پیدا کنید، در حالی که محصولات نایکی ممکن است عالی باشند و در پله ی اول نردبان کالای کفش ورزشی در ذهن شما باشند اما چیزی که این برند نمادین را بسیار خاص می کند، داستان آنهاست. آنها پیشنهاد می کنند که هر کسی می تواند به هر چیزی برسد،فقط باید انجامش بده just do it
و ما در زمان کپی رایت تبلیغاتی پیام ها و همچنین ایده های کمپین های نایکی نیز مشاهده میکنیم که یک یوزپلنگ در کنار یک دونده قرار میگیرد و این نگرش افسانه ای در تمامی بخش های تبلیغاتی برند نایکی با حضور سلبریتی ها و اینفلوئنسرها نیز به عنوان تاثیر گذاران بر مصرف کننده مشاهده میشود به طور مثال استفاده ی لیونل مسی از کفش های نایکی در جام جهانی قطر …
شرکت ها در آرزوی ساخت برندهایی هستند که در نهایت در فرهنگ جامعه نقش بسته و به نمادهای فرهنگی تبدیل شوند. اما تعداد کمی از شرکت ها می توانند به این جایگاه نمادین دست یابند.
مردم همیشه به افسانه ها و اسطوره ها نیاز داشته اند. داستانهای ساده با شخصیتهای جذاب و طرحهای پر طنین، اسطوره ها به ما کمک میکنند تا دنیا را درک کنیم. آنها ایده آل هایی را برای زندگی ارائه می دهند و شکلی ایده آل از شخصیت انسانی در بُعد های متفاوت به نمایش میگذارند و برای حل آزاردهنده ترین سوالات زندگی تلاش می کنند. برند های آیکونیک اسطوره های محصور شده و تحت کنترل هستند. برند های آیکونیک دارای قدرت بسیار زیادی در ذهن مخاطب هستند ، زیرا اسطوره ها را به شکلی ملموس به ما تحویل می دهند و در نتیجه آنها را در دسترس تر می کنند.
گاهی اوقات ما این اسطوره سازی را در بین برند های شخصی مثل ورزشکار ها یا رهبران سیاسی هم دنبال میکنیم همانند نلسون ماندلا و داستان های مرتبط با آن (سرگذشت و ویژگی های رفتاری ) که توانسته یک نماد فرهنگی را ایجاد کند .
ما میتوانیم براساس داستان های مطرح شده اسطوره ای ایجاد کنیم و یک نماد فرهنگی بسازیم .
پیشنهاد میکنم مقاله ی هویت برند
اشخاص سیاسی و ورزشکار را
مطالعه کنید
مردم احساس می کنند مجبورند این نمادها را بخشی از زندگی خود کنند زیرا از طریق آنها می توانند اسطوره های قدرتمند را به طور مداوم تجربه کنند.
شورشی بودن و تبدیل شدن به برند های آیکونیک :
برندهای آیکونیک ، در داستان ها اسطوره ها و افسانه هایی میسازند که تلاش میکنند تنشهای حادی را که مردم بین زندگی خود و ایدئولوژی حاکم بر جامعه احساس میکنند حل کنند.
معمولا فاصله ی زیادی بین ایدئولوژی حاکم بر جامعه و واقعیت زندگی مردم وجود دارد ، جامعه ایده آل یک خانواده را متشکل از یک پدر و مادر خوشحال میبیند که پدر و مادر تمام دغدغه هایشان مراقبت و رشد فرزندشان است و در واقغیت بی خانمانی ، فقز و … در زندگی واقعی آن ها وجود دارد به همین منظور تضادهای بین ایدئولوژی و تجربه فردی باعث ایجاد امیال و اضطراب های شدید می شود و به تقاضا برای وجود اسطوره ها دامن می زند به همین منظور هست که ذکر کردم گویا مردم احساس میکنند محجبورند این نمادهارا بخشی از زندگی خود کنند .
این تقاضای مردم و پذیرش اونها برای اسطوره ها ، به نوبه خود، چیزی را به وجود می آورد که به آن بازار اسطوره میگوییم . در این بازارها که برند ها با دیگر رقبا برای تبدیل شدن به نماد در رقابت هستند
اما یکی از مهم ترین وجه تمایز و رویه ی موفقیت این برند ها برای تبدیل شدن به یک برند آیکونیک و نماد موفق، داشتن رابطه ی صمیمی با شورشی ها و کسانیست که در آن اجتماع و با فرهنگ جامعه متفاوت هستند
یکی از معروفترین تبلیغات شرکت اپل را خاطرتان است ؟ برگرفته از خلاف جریان ایدئولوژی حاکم بر جامعه وبا ذهنیت ایجاد تغییر و شکستن ساختار ها توسط یک محصول در مبارزه و نبرد مستقیم با IBM.
یک زن شورشی و ساختار شکن با لباس های ورزشی و رنگبندی پوشش متناسب با رنگ های برند اپل وارد سالن میشودو پُتکی که در دست دارد را به سمت صفحه ی نمایشگر وشخصی که در حال سخنرانی برای حضار هست پرتاب میکند و پس از آن اعلام میکند 24 ژانویه کامپیوتر مکینتاش معرفی میشود
غالب برندهای آیکونیک همیشه به داستان و دیدگاه خود وفادار می مانند. اگرچه ممکن است عقاید آنها هر از چند گاهی برای جلب نظر مشتریان جدید تفسیر شود و با یک روایت جدید ارائه شود ،با توجه به اینکه ایدئولوژی ها و فرهنگ حاکم بر جامعه در گذر زمان تغییر میکند ، باید توجه داشت که اسطوره و افسانه های ساخته شده توسط برند های آیکونیک همچنان باید داستان های جدید برای همراهی با شورشی های جدید داشته باشند و نه اینکه بدلیل اتلاف زمان و عدم توجه محکوم به حذف شوند .
وقتی که یک برند اسطوره ای را ایجاد می کند، اغلب از طریق تبلیغات آن را با استفاده از ابزار داستان به مصرف کننده معرفی میکند ، مصرف کنندگان ،آن اسطوره را در محصول تجسم میکنند . بنابراین آنها محصول را می خرند تا اسطوره را مصرف کنند و رابطه ای با خالق آن برند ایجاد کنند
پیشنهاد میکنم مقاله ی هویت بخشی برند به مصرف کننده را
مطالعه کنید
آیا تمامی برند ها میتوانند تبدیل به یک برند آیکونیک شوند ؟
برند های آیکونیک دو ویژگی دارند ، همانند نمادهای فرهنگی برای جامعه و مصرف کننده دارای احترام هستند و آگاهی از آنها در سطح جامعه بالاست و همچنین این برند ها دارای هویت تعریف شده هستند و پس از شنیدن نام آن ها، برای مخاطب تداعیات قوی ایجادمیشود .
به صورت کلی حداقل یکبار در میان اکثر افراد جامعه ی مخاطبینشان استفاده شده اند و تجربه ی حاصل از این تعامل با برند در ذهن مصرف کنندگانِ آن ها شکل گرفته است
پس در مجموع این برند ها در کنار اینکه هویت مدار هستند در گروه آیکون های فرهنگی جامعه نیز قرار میگیرند و با توجه به معنای فرهنگی ای که برای مخاطب دارند بیش از دیگر رقبا خریداری میشوند .
پایان .
دیدگاهتان را بنویسید