هویت بخشی برند به مصرف کننده
ساعت رولکس یا سواچ ؟
شما امروز تصمیم میگرید که ساعتی را خریداری کنید شاید در گذشته ما ابتدا به ویژگی های فیزیکی محصول و پس از آن به کیفیت ،رنگ ،قیمت و … توجه میکردیم اما معیار دیگری که باعث میشود شما رولکس را به سواچ ترجیح دهید نتایجی است که رولکس بر هویت شخصی شما در اجتماع خواهد گذاشت . شما میتوانید با رولکس خودتان را فردی در جامعه ی لوکس نشان دهید .
قطعا رولکس و سواچ هر دو یک زمان را به ما نشان میدهند و ما صرفا به دنبال آگاهی از زمان با انتخاب این ساعت ها نیستیم بلکه جایگاه برند رولکس در مقابل سواچ نیز برای ما اهمیت دارد .
چون مدل های ساعت رولکس در نردبان ذهن ما برای محصولات لوکس ساعت، در پله ی اول قرار دارد به همین منظور برای قرار دادن جایگاه ما در گروه مرفه و لوکس جامعه انتخاب ما ساعت رولکس خواهد بود .
در عصر حاضر هویت شخصی به عنوان یک معیار ارزیابی افراد تلقی میشود به همین منظور برندها به مصرف کنندگان توانایی خودابرازی با محصولاتشان را میدهند ، مصرف کننده برندی را که در جایگاه لوکس قرار دارد و معنای طبقه ی اجتماعی مرفه را در درون دارد خریداری میکند تا به دیگران مرفه بودن خودش را نشان دهد .
ما حاضریم برای یک لباس چند برابر قیمت ارزش گذاری شده ی آن بپردازیم فقط به این دلیل که نماد ورساچه بر روی آن درج شده و از شخصیت برند لوکس ورساچه استفاده کنیم تا شخصیت خودمون را نشان دهیم .
ذهن فرد یا جامعه ، کدامشان این هویت را میسازد ؟
با وجود اینکه شرکت ها هویت برندشان را روی کاغذ و در جلسات مرتبط تعریف میکنند اما در نهایت برند را مخاطبین تعریف میکنند و انعکاس میدهند ، ما انسان ها بیش از اینکه موجوداتی منطقی باشیم ، احساسی هستیم و چون احساس باطنی و ادراک هر انسان نسبت به دیگری متفاوت هست ، هرکس نگرش شخصی خودش را از برند دارد و گاهی اوقات هرکس یک تصویر مستقل از یک برند میسازد .
با وجود اینکه تبلیغات و برنامه ی ارتباطات برند میتواند بخشی از این نگرش را در ذهن مخاطب بسازند ، اما تجربه مهم ترین و اصلی ترین خلق کننده ی مفهوم برند در ذهن مخاطبین است .
اینکه دیجی کالا در تبلیغات وعده ی دریافت محصول در کمتر از 72 ساعت را به شما دهد و پس از ثبت سفارش شما پس از 14 روز مرسوله را دریافت کنید، باعث خواهد شد نسبت به وعده های برند و فواید برند دیجی کالا در ذهنتان بازنگری داشته باشید .
به صورت کلی برند یک مفهوم نسبی است ، در مقاله ی بررسی هویت برند اشخاص سیاسی و ورزشکار اشاره کردم که ما میتونیم از یک فرد متنفر باشیم و دوستمان عاشق آن فرد باشد ، اما چرا ما با یک مفهوم کاملا نسبی روبرو هستیم ؟
تعریف برند در ذهن هر فرد ترکیبی از 2 بخش است ، نگرش خودمان و نگرش و ذهنیت جامعه .
ذهن و نگرش خودمان از درک شخصی ای که نسبت به اون برند داریم و تجربیاتی که تا به امروز داشتیم استفاده میکند و میتواند دائما دچار تغییر شود
برای مثال من اگر تجربه ی بازنشدن ایربگ محصولات ایران خودرو را داشته ابشم با شما که بازشدن به موقع ایربگ یک محصول ایران خودرو باعث نجات جانتان شده باعث ایجاد ذهنیت متفاوت نسبت به برند ایران خودرو بین ما خواهد شد .
اما نگرش جامعه نهفته در ذهنیت جمعی دارد ، این اجتماع میتواند دوستان ، خانواده ، همکاران ، همشهری ها و یا به وسعت یک کشور باشد .
اکثریت جامعه نسبت به اون برند چه دیدگاهی دارند ؟
پس اینکه ما رولکس را برندی لوکس و متعلق به جامعه ی مرفه میدانیم بخشی از آن وابسته به ذهنیت فردی ماست و اطلاعاتی که از برند رولکس و جایگاه آن داریم و بخشی از آن وابسته به ذهنیت جامعست که اکثریت آن تایید میکند جایگاه برند رولکس لوکس و متعلق به طبقه ی مرفه است .
اشاره کردم برند ساخته ی احساس و ذهنیت یک فرد یا یک اجتماع است و ما نمیتوانیم به صورت مستقیم احساسات و ادراک مخاطب را مدیریت و کنترل کنیم ، اما میتوانیم با داشتن یک وعده ی برند مناسب و یا خلق یک تجربه ، در ساخت این احساس وذهنیت فردی و جمعی اقدام کنیم .
یکی از وعده های برند جهت تاثیر گذاری بر تصمیم گیری مخاطب ، دادن هویت شخصی با استفاده از محصول است ، به شکلی که فرد بتواند شخصیت خود را با هویت برند محصول خود ابرازی کند .
ما چه زمانی با برند خودابرازی میکنیم ؟
مخاطبین تمایل به ایجاد ارتباطات انسان محور با برند ها دارند ، به همین منظور در ذهن خود از برند ها تصویر و شخصیت یک انسان را میسازند .
شما مرسدس بنز رو همانند چه انسانی میبینید ؟
و این تعاملات انسان گونه میان برند و مخاطبین باعث میشود که ما شاهد پیوندهای عاطفی و احساسی بین این دو باشیم .اما زمانی این پیوند عاطفی ایجاد میشود که ما ببینیم میان شخصیت برند و خودانگاره ی ما ارتباطی وجود دارد .یعنی شخصیت برند را بهترین معرف برای شخصیت خودمان میدانیم به همین منظور به جای توضیح کلامیِ ویژگی های شخصیتمان ترجیح میدهیم با محصولات آن برند و ویژگی هایی که برند تعریف کرده است خودمان را معرفی کنیم .
گویا خودمان را عضوی از قبیله و گروهی میدانیم که از روز های قبل قوانین ، ویژگی ها ، رفتارهای آن تدوین شده ، و با بودن و عضو شدن در این گروه ، به یکباره مجموعه ای از ویژگی ها وصفت ها را به همراه خود جابه جا میکنیم
شما اگر از محصولات برند گوچی استفاده میکنید چه ویژگی هایی دارین ؟
به همین منظور اگر مخاطب میان شخصیت خود و شخصیت برند شما ، تناسب برقرار کند باعث ایجاد یک رابطه ی عاطفی خواهد شد و تمایل دارد از برند شما در جهت ابراز هر چه بهتر و دقیقتر شخصیت خود استفاده کند
پیشنهاد میکنم مقاله ی مدل هویت برند اتمی آرنولد رو مطالعه کنید
بازتابش و خودانگاره در هویت بخشی برند ها :
گاهی اوقات ما از نگرش خودمان نسبت به خودمان پس از استفاده از یک محصول هم لذت میبریم ، به طور مثال من وقتی از محصولات برند گوچی استفاده میکنم خوشحالم و حس خوبی به خودم دارم چون خودم رو در جامعه ی لوکس جامعه مییبنم به این حس رضایت و به این نگرشی که ما از خودمان برای خودمان ایجاد میکنیم خودانگاره میگویند ، اما در یک طرف دیگر همانطور که اشاره کردیم ذهنیت جامعه هم بر تعیین هویت شخصی ما پس از استفاده از یک برند اثرگذار است ، در همین راستا وقتی من یک محصول از گوچی را استفاده میکنم جامعه یک تصویر در یک جایگاه مشخص از من در ذهنشون میسازند یعنی من بدونِ اینکه با تک تک آدم ها صحبت کنم آن ها من را در طبقه ی افراد مرفه قرار میدهند که ما آن را بازتابش برند میدانیم در این مثال قرار گرفتن من در جامعه ی لوکس یعنی بازتابش برند گوچی بر هویت شخصی و برند شخصی من.
برند ها با آگاهی نسبت به اینکه میشود با محصول به خودابرازی مصرف کننده کمک کرد ، بیش از اینکه بر پیشنهاد منحصر به فرد فروشUSP تمرکز کنند بر موقعیت منحصر به فرد خریدUBS= unique buying situation تاکید دارند .
یعنی شما با استفاده از محصول خاصِ برندِ من در موقعیت ویژه ای قرار میگیرید و این موقعیت و این هویت را برندِ من برای شما میسازد . ( بازتابش برند)
به صورت کلی خودانگاره و بازتابش برگرفته از واکنش هاییست که ما و جامعه نسبت به برند داریم و در نهایت خالق ذهنیت ماست .
اما این واکنش ها حاصل قضاوت ها و احساسات افراد نسبت به برند هست .
قضاوت از برند (Brand judgments) را مجموع عقاید و برداشت های فردی از برند نسبت به تمام عملکردی که تا به امروز داشته اند میدانیم ،کیفیت ، تجربه ی استفاده از محصولات ، نحوه ی ارتباطات و … بر این قضاوت و ارزیابی تاثیر گذار است .اما در بُعد دیگر مجموعه ی از واکنش های عاطفی و احساسی از طرف مخاطبین نسبت به برند بوجود می آید که معمولا حاصل برخی از اقداماتِ برند هست و باعث شکل گرفتن هیجانات عاطفی خواهد شد و در نهایت میتواد تداعی ماندگاری از برند در ذهن مشتری بسازد ما این بخش را احساسات برند (brand feelings) میدانیم.
در مجموع و خلاصه ی این بخش احساسات و قضاوت های هر فرد نسبت به برند در نهایت باعث خواهد شد که برند را دوست داشته باشد و پس از داشتن یکی از محصولاتش خوشحال باشد و تمایل داشته باشد با محصولات آن برند خود ابرازی کند و در طرف دیگر باعث میشود جامعه نیز نسبت به استفاده ی مصرف کننده از آن برند ، از مصرف کنننده یک هویت جدیدِ وابسته به هویت آن برند در ذهن بسازد
دیدگاهتان را بنویسید